سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

عشق یار

 
 

 
 
 

پیوند های روزانه

موتور جستجوی شیعه

اخبار روزانه

طرح گل نرگس

 

خبرنامه

   
 
 

امکانات جانبی

پیام‌رسان
نقشه سایت
اوقات شرعی
RSS 2.0

 

 

دانشنامه مهدویت

لوگو دوستان

 

آمار وبلاگ

کل بازدید : 221205
بازدید امروز :11
بازدید دیروز : 13
تعداد کل پست ها : 130

 

حضرت زهرا (س) از دیدگاه سلیمان کتانى اندیشمند مسیحى

 

درباره‏ى شخصیت ممتاز زهراى اطهر (ع)، گفتارها و نوشتارها و اظهارنظرها، چه از دوست و چه از دشمن- به ویژه دشمن دانا و با انصاف- بسیار فراوان است. در جهان اندیشه و علم و پژوهش، وجود ذیجود فاطمه (ع)، محور برخورد آراء و افکار گوناگون گردیده و میدان‏هاى گسترده‏اى را براى قلم‏فرسایى‏هاى پرشور ایجاد کرده است.

هم‏اکنون که نگارنده، مشغول تنظیم این بخش از گفتارهاى کتاب حاضر است، دهها کتاب مختلف، از نویسندگان و متفکران اطراف و اکناف جهان را پیش روى خود دارد، که در فصل فصل هر کدام از این کتب و رسالات، شخصیت و زندگى پربار و افتخارآمیز آن حضرت، از ابعاد مختلف مورد بحث و گفتگو قرار گرفته است. از آنجا که نقل و بررسى مجموع آن گفته‏ها و نوشته‏ها، در این مجال اندک به هیچ وجه ممکن و میسر نیست، ناگزیر سعى مى‏شود که در این فصل کتاب، برخى از نقطه‏نظرهاى چند تن از انبوه نویسندگان و متفکران مختلف، به اختصار نقل و بازگویى شود. با این امید که خوانندگان این نوشتار، تنها با مختصرى از بازتاب عظمت روح و شموخ مقام علمى و معنوى و مذهبى آن بانوى بزرگ اسلام، در جهان تحقیق و نگارش آشنا شوند، و انعکاس نیمرخ آن چهره‏ى درخشان را در آئینه‏ى کتابها و رسالات نظاره کنند. در این بخش، نخست قسمتى از آراى دانشمندان غیر اسلامى بازگو مى‏شود و سپس آرا و نظرات مشاهیر صاحبنظران اسلامى منعکس مى‏گردد.

نخست از یک نویسنده و شاعر و ادیب مسیحى به نام «سلیمان کتانى» که داراى تألیفات مشهور و موفقى در چهره‏نگارى شخصیتهاى اسلامى است، مطلب را آغاز مى‏کنیم.

براى آشنایى با وى لازم به تذکر است که: چند سال قبل، کتابخانه‏ى عربى اسلامى در نجف اشرف، مسابقه‏اى در میان عموم نویسندگان عرب ترتیب داد، تا درباره‏ى شخصیت والا و ممتاز مولاى متقیان على بن ابیطالب (ع) قلمفرسایى کنند. در آن مسابقه، نویسنده‏ى چیره‏دست لبنانى، و ادیب و شاعر صاحب انصاف نصرانى، آقاى سلیمان کتانى، با نوشتن کتابى تحت عنوان «الإمام على نبراس و متراس» شرکت جست. پس از بررسى تمام کتب و آثار شرکت داده شده در مسابقه، کتاب سلیمان کتانى مقام نخست را به دست آورد و نویسنده مزبور برنده‏ى جایزه‏ى اول شد.

بار دوم، همان کتابخانه، نگارش کتابى را در مورد شخصیت درخشان بانوى بزرگ اسلام، فاطمه زهرا (ع) به مسابقه گذاشت و نویسندگان و محققان و شخصیت‏هاى علمى و ادبى متعددى در این مسابقه شرکت جستند. این بار نیز نویسنده‏ى مسیحى نامبرده با نوشتن کتابى تحت عنوان «فاطمة الزهرا، وترٌ فى غمدٍ» (فاطمه زهرا، زهى در نیام) مقام نخست را به خود اختصاص داد و برنده‏ى جایزه شد.

گرچه در این گزینش‏ها، در مرحله‏ى اول احتمال تشویق کردن یک فرد مسیحى که در عالم مسایل اسلامى به تحقیق و نگارش پرداخته است بى‏وجه نیست. و باز گرچه همین امر، در صورتى که نوشته‏هاى شرکت‏کنندگان در مسابقه در سطح مساوى و برابر قرار داشته باشند، خود مى‏تواند مجوز برنده شدن یک فرد مسیحى در مسابقه باشد، ولى با مطالعه‏ى کتاب مزبور روشن مى‏شود که این حد اطلاعات و آگاهى و این شور و حماسه قابل تحسین است که یک فرد بیگانه و خارج از اسلام، آنچنان از غناى فرهنگى و ادبى و احساسى و عاطفى سرشار باشد که در مورد یک شخصیت اسلامى کتاب بنویسد، و در جمع نویسندگان مسلمان شرکت جوید و عرض وجود کند و تا حدود زیادى هم به حقیقت مطلب برسد. لذا اگر کتاب او حائز مقام اول و برنده‏ى جایزه مى‏گردد، جاى حرفى و بحثى نیست، چرا که شخصیت زهرا اطهر (ع) یک شخصیت جهانى و الهى است که عموم مردم در مورد او حق اظهار نظر و قلمفرسایى دارند، و سخن دوست را، از هر زبان و قلمى که انسان بشنود و بخواند، زیبا و پسندیده است و مصداق «الفضل ما شهدت به الأعداء» خواهد بود. امروزه که شخصیت جمیله بوپاشاها، ایندیرا گاندى‏ها، فلورانس‏ها، الیزابت‏ها و بنت‏الهدى‏ها و نظایر آن در سطح وسیعى از جهان مورد تجزیه و تحلیل قرار مى‏گیرد، آیا جا ندارد که شخصیت فوق‏العاده والاى این بانوى بزرگ اسلامى در عرصه‏ى جهانى مورد معرفى و شناسایى قرار گیرد؟

نویسنده‏ى مورد بحث، درباره‏ى شخصیت زهرا، شعر و حماس به کار مى‏برد، سمفونى احساساتش اوج مى‏گیرد و بهترین شورها و عواطف شاعرانه را نثار او مى‏کند...

او در آغاز کتابش مى‏نویسد: «فاطمه‏ى زهرا (ع) مقامى والاتر از آن دارد که سندهاى تاریخى و روایتى به سوى او اشاره کنند، و گرامى‏تر از آن است که شرح حال گونه‏ها به جانب وى راهنما باشند. فاطمه (علیهاالسلام) را همین چهارچوب کافى است که: وى دختر محمد (ص) و همسر على (ع) و مادر حسن و حسین (ع) و بزرگ بانوى جهان است». (1) و در پایان کتابش مى‏گوید: «فاطمه، اى دخت مصطفى! اى روشن‏ترین چهره‏اى که زمین را بر روى دو کتف خود بلند کرد، تو جز دو نوبت براى زمین لبخند نزدى: یک بار در سیماى پدر، آن دم که در بستر آرمیده بود و تو را مژده‏ى قرب وصل مى‏داد لبخند زدى. و لبخندى دیگر، بدان هنگام گرداگرد لبان تو مى‏گردید که جان بر لب داشتى و واپسین دم خویش را فروفرستادى... تو همیشه با محبت زیست کردى، تو با پاکى و پاکدامنى زیستى، براى پاکیزه‏ترین مادرى که دو ریحانه زادى و پروردى و بر قامت آن دو جامه‏اى از خز بخشندگى پوشاندى... تو زمین را همراه با لبخندى استهزاآمیز رها کردى و به ابدیت پیوستى، اى دختر پیامبر! اى همسر على! اى مادر حسن و حسین، و اى بزرگ بانوى بانوان همه جهانها و اعصار» (2)و باز در جاى دیگر مى‏نویسد: «قهرمانى نیرویى نیست که مستند به تن و بازو باشد، یا مستند به تاج و تخت، بلکه قهرمانى چیزى است که منطق عقل، رشد و فهم را به کار گیرد، آنگاه هدف‏ها را تعیین کند و برنامه را ترسیم نماید. و قهرمانى زهرا، چیزى جز این معنى بزرگ نبود. از این رو از هر چه عامل روشنایى دیگران مى‏شد بهره گرفت، بى آنکه بازوان ناتوان و نزار، و پهلوهاى لاغر و نحیف وى در این خواست از مؤثر باشد». (3)

پی نوشتها



1ـ کتاب «فاطمة الزهراء وترٌ فى غمد»، پیشگفتار، ص 3.
2ـ ص 205 ترجمه‏ى همان کتاب.
3ـ ص 211 همان ترجمه.          


سه شنبه 87 اردیبهشت 31 | نظر بدهید

طبقه بندی: آشتی با امام زمان

 

مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ
By Ashoora.ir & Blog Skin