امام زمان دروغین در قم
|
|
عصرایران- "ما در قم هم امام زمان دروغین زن داریم و هم امام زمام دروغین مرد. هم ادعای مهدویت داریم هم انحراف در مهدویت."
به گزارش عصرایران (asriran.com)، علی اکبر ناطق نوری در گفت و گو با مجله "شهروند امروز" با بیان مطلب فوق افزود: "کسانی که می گویند در خواب الهام می گیرند دچار جنون هستند. کسانی که دچار این وضع هستند بیمار روانی هستند."
وی در بخش دیگری از سخنانش ضمن اشاره به اهمیت استفاده "ریش سفیدان" در مراتب تصمیم گیری و "اتاق فکر" کشور گفت: "احزاب ما قواعد بازی را رعایت نمی کنند. اتاق فکر در هر کشوری وجود دارد. در آمریکا وقتی میان جرج بوش و ال گور در انتخابات اختلاف می افتد آن اتاق فکر مشترک، هم اعضای جمهوری خواه دارد و هم دمکرات. می گوید برای حفظ نظام ولو حق با ال گور باشد به رای بوش تمکین می کند اما در ایران چنین اقدامی به قواعد بازی وجود ندارد."
|
پنج شنبه 86 مهر 26 |
نظر
|
طبقه بندی: آشتی با امام زمان
|
|
|
سوء استفاده صهیونیسم از مسئله آخرالزمان
|
|
پروفسور لگن هاوزن گفت: صهیونیستها معتقدند برای ظهور مسیح، حتماً باید جنگهای بسیاری شروع شود سپس مسیح اورشلیم را از مسلمانان میگیرد.
به گزارش خبرگزاری شبستان، پروفسور لگن هاوزن با اشاره به تلاش گروههای بسیاری در جهان برای تخریب شیعیان گفت: ارتباطات خوب باعث میشود تا نظر بسیاری از کسانی که درباره شیعیان تفکرات خوبی ندارد، عوض شود. به عنوان مثال در کنگره سال قبل دکترین مهدویت، سه متفکر از جمله توماس فینگر و دیوید شین تحت تأثیر قرار گرفته بودند و متوجه شدم که این کنفرانس برای آنها خیلی مهم بود و با این ارتباطات نظر آنان در مورد ایران و تشیع عوض شد. زیرا ارتباط خوبی با آنها داشتیم و به آنها اجازه دادیم که حرف خودشان را بزنند و این مسئله پراهمیتی است.
وی افزود: مسلمانان باید بیش از هر چیز بر مشترکات خود با مسیحیان تأکید کنند. آیت الله مصباح در دیدار گروهی از مسیحیان گفت: بنده اعتقاد دارم در زمان ظهور حضرت مهدی (عج) به همراه حضرت عیسی (ع)، عدهای از شیعیان و عدهای از مسیحیان زمینه ظهور را فراهم خواهند آورد و این تفکر جالبی است.
اینکه آنها میتوانند در ایجاد صلح جهانی با هم مشارکت داشته باشند. متأسفانه امروزه رسانههای غربی تلاش فراوانی را در جهت ارایه چهره نادرست از ایران و تشیع دارند که بر ذهنیت بسیاری از مردم و مذاهب مختلف نیز تأثیر منفی گذاشته است.
این محقق مسلمان امریکایی در خصوص بحثهای آخرالزمانی و موعودگرایی در جامعه مسیحی و غربی خاطرنشان کرد: آنها بحثهای زیادی درباره آخرالزمان و ظهور حضرت عیسی مطرح میکنند. برخی از افراطیون بر این باور هستند که برای ظهور حضرت مسیح حتماً باید جنگهای بسیاری شروع شود، سپس حضرت مسیح (ع) اورشلیم را از مسلمانان گرفته و مراسم به اصطلاح هزاران ساله یهودیان را در آنجا برگزار میکند.
پس وظیفه مسیحیان در زمان غیبت مسیح (ع) حمایت از اسرائیل برای آماده سازی شرایط در فلسطین اشغالی است. البته این طرز فکر از نظر یهودیان مطرود است. ولی صهیونیستها به قصد سوء استفاده آن را بیان و اشاعه میدهند.
وی در گفتگو با آینده روشن سخن می گفت افزود: آنها اعتقاد دارند که باید اسرائیل حمایت شود و ما یعنی مسلمانان باید طرفدار اسرائیل باشیم. البته در این بین لیبرالها و اسقفهای امریکایی از این نوع نگرش در مورد آخرالزمان وحشت دارند که حتماً باید جنگ صورت گیرد تا ادعای آنان ثابت شود.
ما باید اثبات کنیم که این یک تفکر انحرافی است که الحمدلله در میان شیعیان این نوع تفکر وجود ندارد. ما منتظر قائم هستیم ولی نه با این فکر شیطانی که باید به دیگران ظلم کرد. ما طرفدار عدالت و صلح و ارتباطات خوب بین مردم هستیم که عین تعالیم دینی ماست.
استاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ادامه داد: صهیونیستها تبلیغات فراوانی علیه ایران در جهان انجام میدهند. اما یکی از مشکلات دیگر تبلیغات منفی ایرانیهای مقیم امریکا و بزرگنمایی مشکلات در ایران است که متأسفانه تأثیر منفی بسیاری در تصور مردم امریکا نسبت به ایرانیان داشته است.
بسیاری از موضعگیریهای سیاسی علیه ایران مربوط به اسلاممداری ایرانیان است، ولی عمده موضعگیریها علیه ایران به بهانههای استراتژیکی است. کما اینکه الان بسیاری از آنها با مسلمانان افراطی حاضرند برای ضربه زدن به ایران کنار بیایند.
|
سه شنبه 86 مهر 24 |
نظر
|
طبقه بندی: آشتی با امام زمان
|
|
|
جانم به لب رسیده جوابم نمی دهی ؟
|
|
جانم به لب رسیده جوابم نمی دهی ؟
از جام وصل خویش شرابم نمی دهی ؟
داغ از حرارت جگرم ناله می کند
می سوزم از فراق و تو آبم نمی دهی؟
از نرگس دو چشم تو بیمارم ای طبیب
یک نسخه بهر حال خرابم نمی دهی؟
عشق تو را به نقد جوانی خریده ام
در پیری ام بهای شبابم نمی دهی ؟
من طفل نورسم به دبستان معرفت
آموزگار عشق کتابم نمی دهی؟
آه دل شکسته من ذکر نام توست
پاسخ به آه قلب کبابم نمی دهی ؟
دارم سلام بر لب لعل تو صبح و شام
غنچه دهان ز چیست جوابم نمی دهی؟
شب ها به یاد روی تو در خواب می روم
تصویر روی خویش به خوابم نمی دهی ؟
آموزگار عشق ! کتابم نمی دهی ؟
پاسخ به آه قلب کبابم نمی دهی؟
تصویر روی خویش به خوابم نمی دهی ؟
اگر چه گنهکار عاصیم
دارم یقین ز لطف عذابم نمی دهی
|
شنبه 86 شهریور 31 |
نظر بدهید
|
طبقه بندی: آشتی با امام زمان
|
|
|
روزه درمانی در کلام حضرت علی (ع)
|
|
حجةالاسلام اصغر بابایی روزه تشریع و اختراع بزرگ خداوند است و قدمت طولانی دارد. از تورات و انجیل فعلی برمیآید که روزه، در میان یهود ونصاری و ملل دیگر مرسوم و معمول بوده است. خود حضرت موسی(ع) چهل روز روزه داشته است. همچنین از انجیل برمیآید که خود حضرت مسیح هم چهل روز روزه داشته است. پس روزه و رمضان، دو برادر کلانسال هستند در میان بشریت و از آوازه بلندی برخوردارند. روزه اثرات فردی، اجتماعی، تربیتی، بهداشتی و درمانی زیادی را در جوامع بشری ببار آورد و ببار میآورد و اثرات مادی و معنوی فراوانی را در وجود انسان میگذارد. پیامبر اسلام (ص) در حدیث بسیار معروفی میفرماید: «صوموا تَصِحّوا.» روزه بگیرید تا سالم شوید. خوشبختانه بعد از گذشت حدود هزار و چهار صد سال، تازه دنیا دارد بر سر عقل میآید و بحث «روزه درمانی» را مطرح میکند، هرچند هر کس نمیتواند به عمق و فلسفه روزه، بطور دقیق پی ببرد. امروزه در بحثهای روانشناسی، بحث «فراروان» مطرح است ولی بطور یقین، غیر از انسانهای کامل و مؤمنین واقعی، کسی نمیتواند این کلام حضرت امیر(ع) را درک کند که فرمود: «صومُ النفس امساکُ الحَواسّ الخمسِ عن المآثمِ و خُلوّ القلبِ من جمیعِ أسبابِ الشّرّ» روزه جان یعنی چه؟ و چه کسی میتواند آن را درک و سپس عمل بکند؟! به هر حال ، در این نوشتار کوتاه سعی شده به این پرسش پاسخ دهیم که: آیا روزه اثرات درمانی دارد یا خیر و گستره آن تا کجاست؟ لذا در این مقاله در چند عنوان بحث نمودیم که عبارتند از: 1 ـ درآمد 2ـ تعریف، اهمیت و ضرورت 3ـ انواع روزه 4ـ فلسفه روزه، 5ـ سوژههای تربیتی روزه و رمضان 6ـ خداحافظ رمضان 7ـجشن روزه دار و عید واقعی 8 ـ نتیجه و در پایان کتابنامه. تعریف، اهمیت و ضرورت: در فرهنگ قرآن، از روزه به «صوم» تعبیر شده است. صوم در لغت به معنای برخاستن است بیآنکه بعد از آن کاری شود. نزد بعضی صوم به معنای نگاه داشتن است. هر یک از دو معنا مناسبت دارد با معنای شرعی و آن نگاه داشتن خود است بر وجه شرع در روز از آنچه در شرع او را مفطر خوانند با نیّت.1 در جای دیگر آمده: صوم به معنای روزه. همچنین است صیام. اصل آن امساک از مطلق فعل است، خوردن باشد، یا گفتن، یا رفتن. صوم اسلامی امساک مخصوصی است از طعام و چیزهای دیگر که از طلوع فجر شروع شده و با رسیدن شب به پایان میرسد.2 در التبیان از صوم چنین تعریف شده است: «الصوم فی الشّرع هو الامساک عن اشیاء مخصوصة علی وجه مخصوص ممّن هو علی صفات مخصوصة و من شرط انعقاد النیّة.»3 روزه در شرع، عبارت است از: 1ـ خودداری کردن از خوردن اشیاء خاص و ویژه، 2ـ بر وجه مخصوص، 3ـ از کسانی که دارای خصوصیات ویژه هستند، 4ـ به شرط بستن نیّت. به هر تقدیر در رساله عملیه آمده: روزه آن است که انسان برای اطاعت فرمان خدا، از اذان صبح تا مغرب، از چیزهایی که روزه را باطل میکند خودداری نماید. اهمیت: اهمیت روزه آنقدر زیاد است که با زندگی و زنده ماندن انسان عجین است. روزه زبالهها و مواد اضافی و جذب نشده بدن را میسوزاند، و در واقع بدن را «خانه تکانی» میکند. ضرورت: در این برهه از زمان، بخاطر مصنوعی گشتن زندگی و خوردنیها و نوشیدنیهای شیمیاییزا، زندگی و محیط زیست بشر، با خطر جدّی مواجه گشته است. یکی از بهترین راه درمان این همه بیماریهای جسمی و روانی «روزه درمانی» است که به روزه شکم، جسم را درمان بخشیم و با روزه نفس، جان و روان خود را. یکی از فقرههای دعای ماه رمضان که دعای بین المللی هم هست این است که: «اللهمّ اشفِ کلّ مریض» خدایا تمام بیماران جهان را شفاببخش. به امید روزی که جهانیان به خاطر درمان بیماری جسمشان هم که شده سراسیمه به روزه درمانی روی بیاورند و عظمتهای اسلام را قطرهای بنوشند. انواع روزه: روزه به عبارات مختلف، تقسیمات مختلفی را به خود اختصاص میدهد. تقسیمات روزه در فقه عبارت است از: 1ـ روزه واجب، 2ـ روزه حرام، 3ـ روزه مستحب، 4ـ روزه مکروه. روزههای واجب عبارتند از: 1ـ روزه ماه رمضان، 2 ـ روزه قضاء ماه رمضان، 3 ـ روزه کفاره، 4 ـ روزه قضای پدر [یا مادر] بر پسر بزرگتر، 5ـ روزههای نذر و عهد، 6ـ روزههای استیجاری. روزههای حرام عبارتند از: 1ـ عید فطر (اول شوال)، 2ـ عید قربان (دهم ماه ذی الحجة)، 3ـ روزههای ضرری، 4ـ روزههای مستحبی زن و فرزند اگر حق شوهر از بین برود و باعث اذیت پدر و مادر شود جایز نیست. روزههای حرام دیگر نیز هست که در کتابهای مفصّل گفته شده است. روزههای مکروه عبارتند از: 1 ـ روزه روز عاشورا، 2 ـ روزی که انسان شک دارد روز عرفه است یا روز عید قربان، 3ـ روزه میهمان بدون اجازه میزبان. روزههای مستحب: روزه تمام روزهای سال، غیر از روزهای حرام و مکروه که در بالا بیان گشت، مستحبّ است، ولی بعضی از روزها تأکید بیشتری دارد. که برای توضیح بیشتر به رساله عملیه، به همین بخش مراجعه نمائید. تقسیم روزه به اعتبار دیگر: امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: «صیامُ القلبِ عَنِ الفِکر فی الآثامِ افضلُ مِنْ صیامِ البَطْنِ عن الطعام»4 روزه دل از [برای] اندیشه در [ترک[ گناهان، بهتر از روزه شکم است از غذا خوردن و آشامیدن. در این حدیث شریف به دو نوع روزه اشاره شد: 1ـ روزه جان. 2ـ روزه جسم. روزه جسم مرحله نازله روزه است و گستره آن محدود به زمان خاص میباشد. روزه جسم و شکم آسان است و هر کس با اراده اندک میتواند از عهده آن برآید. نخوردن و نیاشامیدن چند ساعت، چیزی نیست که برای یک انسان متدیّن مشکل ساز باشد. انسان توانایی دارد چندین روز، چیزی نخورد و نیاشامد و در عین حال زنده و سالم بماند. آنچه مهمّ است، روزه جان است که دامنه بسیار گسترده دارد و در عین حال بسیار سخت و دشوار است. چیزی نیست که هر کس بتواند به آسانی بدان دسترسی پیدا کند و یا به صرف دست یازیدن به روزه جسم و شکم، بتواند بدان دست یابد. ملازمهای بین روزه جسم و روزه جان وجود ندارد. روزه جسم و شکم، تنها میتواند مقدمهای برای رسیدن به مرحله روزه جان باشد. رفع و دفع از خطورات ذهنی، خیالات، شبهات، انگیزهها و غرضها، شهوات عملی و...، چیزی نیست که به صرف روزه جسم بدست آید. در مرحله روزه دل، تمام اعضا و جوارح انسان روزهدار است. گوش انسان روزه دارد. چشم و نگاه انسان روزه دارد. زبان انسان روزه دارد. ذهن انسان روزه دارد. نَفَس کشیدن و نَفَسها روزه دارند. در خوردن و خوابیدن و در خلوت و جلوت روزه دارند. در حدیثی دیگر، امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: «صومُ النّفسِ امْساک الحَواسّ الخَمْسِ عَن سائرِ المآثِم و خُلُوّ القَلْبِ مِنْ جمیعِ اسبابِ الشّرّ».5 روزه جان، خودداری کردن حواس پنجگانه از باقیمانده گناهان است و خلوت و آسوده ماندن دل از تمام اسباب پلید. اگر «جان» انسان روزه باشد، حواس پنجگانه، برای همیشه حواسش جمع خواهد بود وبه سوی پلیدیها و پلشتیها، پا نخواهد نهاد. این نماز و روزه و حجّ و جهاد هم گواهی دادنست از اعتقاد6 علی(ع) میفرمایند: «صومُ النّفسِ عَنْ لذّاتِ الدّنیا انفعُ الصّیامِ».7 روزه جان از خوشیهای (پست) دنیا سودمندترین روزهها است. سرچشمه تمام بیماریهای روانی، شبهات علمی واخورده است و شهوات عملی. برای مبارزه با این نوع بیماریهای خطرساز و خانمانسوز چه باید کرد؟ آیا با «سلاحهای هستهای» میتوان آن را مهار کرد؟ بطور یقین جواب این سؤال منفی است و اگر تمام سلاحهای گرم و سرد موجود در دنیا را بر سر «شهوات عملی» فرو نشانند، نه تنها شعله آتش آن خاموش نمیشود بلکه آتش آن شعلهورتر خواهد گشت. سرطان پنهانی است که با هیچ دارویی درمان نیابد. تنها راه معقول مبارزه با آن، «سیر و سلوک علمی و عملی» است و این بدست نمیآید مگر از راه دین خداپسند و آن دین خداپسند، دین اسلام است که دارای شاخ و برگهای بیشماری است. روزه یکی از شاخ و برگهای دین اسلام است که در درمان بیماریهای روانی بسیار نقش آفرین است، همانطوریکه به اعتراف دوست و دشمن، در درمان بیماریهای «تن» نقش بسزایی دارد. در بخشی از کتاب «روزه روش نوین برای درمان بیماریها» آمده: «امساک و روزه اختیاری و منظم، آثار مخصوصی در بدن پدید میآورد که بیماریهای غیر قابل علاج از نظر پزشکان را بهبودی میبخشد. همان بیماریهایی که اگر تمام داروها و وسایل پزشکی جهان را در اختیار پزشکان قرار دهید آنها را قابل علاج نمیدانند.»8 خلاصه: چرا یک طبیب روسی براساس تجربیات و بدعت، بحث «روزه درمانی» را مطرح کرد و روزه درمانی هم نمود ولی مسلمانان از منابع و مبانی بزرگ اسلامی چنین استفادههایی را نبردند و از غریبهها، سبقت نگرفتند؟! آیا از کلام زیبای حضرت امیر(ع) «روزه درمانی و درمان هر بیماری» بدست نمیآید؟! معنای دقیق و عمیق این حدیث نورانی چه میتواند باشد؟! «صومُ النّفسِ امْساک الحَواسّ الخَمْسِ عَن سائرِ المآثِم و خُلُوّ القَلْبِ مِنْ جمیعِ اسبابِ الشّرّ» یعنی چه؟ آیا با عمل به این حدیث زیبا تمام بیماریهای روانی و فراروانی درمان نمیگردد؟! آیا در صورت عمل به اینگونه روایات، جوامع انسانی به مدینه فاضله تبدیل نمیگردد؟! فلسفه روزه 1ـ تقویت اراده و ایمان : علی(ع) میفرمایند: «ان افضلَ ما توسّلَ به المُتوسّلونَ الی اللّهِ سبحانَهُ الایمانُ بِهِ و بِرسوله...» همانا بهترین چیز که نزدیکی خواهانِ به خدای سبحان بدان توسّل میجوید، ایمان به خدا و پیامبر، و جهاد در راه خداست، که موجب بلندی کلمه مسلمانی است و یکتا دانستن پروردگار که مقتضای فطرت انسانی است؛ و برپا داشتن نماز که آن ستون دین است، و دادن حق مستمندان ـ زکات ـ که واجب شرع مبین است. و روزه ماه رمضان که نگهدارنده از عقاب است ـ و بازدارنده عذاب9 ایمان به اینکه روزه ماه رمضان نگهدارنده از عقاب است و بازدارنده عذاب خود باعث تقویت ایمان میگردد و موجب امیدواری نسبت به سرنوشت آینده و چنین کاری ایمان و اراده انسان را قوی میکند و سرنوشت و آینده انسان را روشن و از هاله ابهام بدر میآورد. علی(ع) در جای دیگر میفرمایند: «علیکُم بصیام شهرِ رمضان فانّ صیامَهُ جُنَّةٌ حَصینَةٌ».10 بر شما باد به روزه ماه رمضان، زیرا روزه این ماه سپری است، نگهدارنده از آتش جهنم.
|
جمعه 86 شهریور 23 |
نظر
|
طبقه بندی: آشتی با امام زمان
|
|
|
مدعی ارتباط با امام زمان(عج)
|
|
درباره ارتباط با امام زمان (ع)، کتاب هایى نوشته شده که در این اواخر، رواج فوق العاده ای یافته است. این کتاب ها مشحون از حکایات و داستان ها ومطالبى است که برخى از آن ها به یقین، نادرست وبرخاسته از تصوَرات وخیال بافى هاى نویسندگانِ آن هاست ودر برخى شمه اى از حقیقت وجود دارد. نقل این داستان ها وحکایت ها، باعث مى شود که یک عقیده درست و صحیح، به ناصواب هایى آمیخته گردد و عقائد خرافى و ناصحیح و غیر مستند در میان مردم رواج یابد . وقتى که آقا وخانمى به راحتى و آسانى اهل مکاشفه شوند و آن را درکتاب خود بنویسند، چرا دیگران به چنین مقامى نرسند. زمانى که مدعى مکاشفه، پا را فراتر نهد ودر بیدارى، حضرت رسول (ص) و برخى از معصومین (ع) را ببیند چرا دیگران از این نعمت محروم باشند رواج این گونه کتاب ها باعث شده که در برخى از مناطق، شاهد اتفاقات عوام فریبانه و خرافى باشیم: کسى در منطقه اى مدعى مى شودکه قطره اى از خون سر امام حسین (ع) ریخته وسر مبارک حضرت را دیده است. چوپانى مدعى مى شود که غلام شاه چراغ است واز وى دستورهایى دریافت کرده است. خانمى که از دست شوهرش فرارکرده، به مسجد روستایى مى رود ومدعى مى شود که مسجد، نظرکرده است ومریض هایى که به این مسجد بیایند شفا مى یابند. در مواردى، دختر یا زنى نظرکرده مى شود و حاجت مردم را برآورده می کند. (1) یا سید مهدى شیوخى (م 1278هـ. ق) درکتاب بوارق الحقایق که شرح سفرهاى اوست ادعا می کند: در طوس، مهدى (ع) را دیده و ایشان آیات واورادى را در دهان وى، فوت کرده است. در این دیدار، امام زمان، چند کلمه به فارسى، با لهجه افغانى گفته، او مطلب را فهمید. امَا زمانى که او چند واژه به فارسى می گوید، حضرت متوجه مقصود وى نمى شود، از این روى براى آن حضرت توضیح مى دهد. (2) پیامد ناگوار این کتاب ها و عقاید برگرفته از حکایت و خواب، فضایى را به وجود می آورد که اهل تعقل و اندیشه را به عقاید شیعه بدبین می کند وزمینه انحراف هاى فکرى را فراهم می آورد و در نتیجه، مخالفان تشیع، امکان رشد وگسترش مى یابند و عقاید ناصواب عوام و عوام زدگان به نام تشیع ثبت مى شود وبه دیگران انتقال مى یابد ویک عقید ه ای که در اصل آن، تمام فرق اسلامى توافق دارند، به گونه اى مطرح مى شود که فرسنگها با اسلام فاصله دارد و میدان دفاع را بر اندیشه وران اسلامى تنگ می کند.
|
جمعه 86 شهریور 16 |
نظر
|
طبقه بندی: آشتی با امام زمان
|
|
|
پاسخ امام زمان به شکاکین
|
|
نامه حضرت ولی عصر(عج) خطاب به کسانی است که در وجود حضرت شک کرده بودند و شیخ ابی عمر عامری جواب حضرت را برای اینان آوردند:
بسم الله الرحمن الرحیم خدا ما و شما را از فتنه ها عافیت دهد و به ما و شما روح یقین را هدیه دهد. خدا ما را در پناه خودش قراردهد، شما را هم ازعاقبت بد در پناه خودش قراردهد.
به من خبررسیده که شک کردید جماعتی از شما در دین، پس غمناک شدیم از شما که این (شک شما) بین ما و شما پرده انداخت (غصّه ما) برای شماست نه برای خودمان، به درستی که خدا با ماست پس هیچ نیازی ما به غیر خدا نداریم، حق همیشه با ماست پس به وحشت نمی اندازد ما راهر کس که بنشیند و ما صنعت دست خداییم؛ ومخلوقات، صنعت دست ما.
ای گروه چه شده است شما را تردد شما در شک است و در حیرت برگردانده شدید، آیا این آیه قرآن را نشنیدید که خداوند عزّوجل می فرماید: «ای کسانی که ایمان آوردید اطاعت کنید از خدا و اطاعت کنید رسول و اولی الامر از ایشان را»
آیا ندانستید آن آثاری که به شما رسیده، آن چه که بوده و ایجاد شده از ائمه گذشته و باقی مانده شماست؟ آیا ندیدید که خدای سبحان چگونه برای شما پناهگاه هایی قرار داده است که شما در آن پناهگاه ها به آرامش برسید؟ آیا ندیدید که خداوند برایتان چه عَلَم هایی را قرار داده است که شما به واسطه آن هدایت شوید؟
از حضرت آدم این پرچم بوده تا امامی که گذشت (امام حسن عسگری(ع)). هر زمان علمی ناپدید می شود، علم دیگری پدید می آید. وقتی خدا ستاره قبلی را گرفت، شما گمان بی جا کردید که خدا دینش را باطل کرد. وسیله بین خود و مخلوق را برید. این چنین نیست که شما گمان می کنید نه هیچ وقت بوده و نه خواهد بود، تا زمان قیامت، و امر خدا ظاهر می شود در حالی که مردم کراهت دارند.
و پدرم با سعادت کامل بر روش پدرانش گذشت، گام به گام جای آن ها قدم گذاشت، وصیت او و علم او در بین ما هست و کسی که جانشین او باشد و کسی که بنشیند جای او هم در بین ما هست. هیچ کس با ما دعوا نمی کند (در مورد موضوع جانشینی) مگر کسی که ظالم و گناه کار باشد.
اگر فرمان خدا که هیچ گاه مغلوب نمی شود نبود، حتماً از موقعیت ما چیزی بر شما ظاهر می شد که عقل هایتان سرگردان شود و شک هایتان از بین برود، ولی هر چه خدا بخواهد می شود .
پس تقوا داشته باشید و تسلیم ما شوید. امر شما بر ما وارد می شود، پس بر ما است صادر کردن (پاسخگویی به شما)، و اراده نکنید بر پرده برداری از چیزی که پرده افتاده بر شما (منظور خود حضرت هستند که در پس پرده غیبت به سر می برند) میل نکنید از طرف راست و برنگردید به چپ.
من خیرخواهی شما را کردم و خدا شاهد بر من و شماست. اگر نبود نزد ما که دوست داشتیم صلاح شما و رحمت بر شما و دوست داشتیم دلسوزی بر شما را، ما از مورد خطاب قراردادن شما مشغول به کار دیگری می شدیم.
خدا ما و شما را حفظ کند از قرار گرفتن در مهلکه ها و مرض ها و آفت ها به رحمت خودش، به درستی که خدا قادر بر هر چیزی است و خدا هم برای ما و هم برای شما سرپرست و حافظ است و سلام بر همه اوصیاء و اولیاء و مؤمنین "و رحمة الله و برکاته و صلی الله علی محمد النبی و سلم تسلیما"
|
یکشنبه 86 شهریور 11 |
نظر بدهید
|
طبقه بندی: آشتی با امام زمان
|
|
|
امام زمان در کلام رضوی
|
|
مژده به ظهور امام مهدى(ع) از همان سالهاى آغازین ظهور اسلام آغاز شد و پیامبر گرامى اسلام(ص) در هر فرصت و مناسبتى که پیش مى آمد مردم را به ظهور عدالت گستر موعود در آخرالزمان بشارت مى دادند و آنها را از نسل و تبار، تولد وغیبت، ویژگیهاى ظاهرى، نشانه هاى ظهور، شاخصه هاى قیام رهایى بخش و مؤلفه هاى حکومت جهانى آن حضرت آگاه مى ساختند. تا آنجا که امروز ما با صدها روایت که از طریق شیعه و اهل سنت از آن حضرت نقل شده مواجهه ایم.1 این سیر پس از رحلت نبى مکرم اسلام(ص) در میان اهل بیت طاهرین او(ع) استمرار یافت و هر یک از ایشان نیز در عصر خود تلاش کردند که باور مهدوى و فرهنگ انتظار را در میان امت اسلامى زنده و پویا نگهدارند و بدین طریق پیروان خود را در برابر هجوم مصائب، رنجها، دردها و بلاهاى گوناگونى که از سوى حاکمان جور بر آنها روا داشته مى شد، صبر و پایدارى بخشند. حرکت رو به گسترش معارف مهدوى در زمان امام باقر و امام صادق(ع) به اوج خود رسید و آن دو امام بزرگوار ضمن تبیین، تشریح، پالایش و پیرایش آموزه هاى اسلامى در زمینه هاى مختلف اعتقادى، اخلاقى و فقهى و تحکیم پایه هاى ایمانى پیروان خود، تلاش فراوانى براى توسعه و تعمیق اندیشه مهدوى و فرهنگ انتظار در میان شیعیان نمودند و با به جا گذاردن صدها روایت در این زمینه، این اندیشه و فرهنگ را تازگى و طراوت بیشترى بخشیدند.2 پس از این دو امام و پیش از امام حسن عسکرى(ع) امامى که بیش از همه بر مواریث شیعى در زمینه باور مهدوى و فرهنگ انتظار افزود و گنجینه هاى گرانبهایى براى امت اسلام به یادگار گذاشت امام رضا(ع) است. براساس پژوهش مؤلف محترم مسند الإمام رضا(ع)3 و تتبع پژوهشگران ارجمند مجموعه ارزشمند معجم أحادیث الإمام المهدى(ع)4 افزون بر 30 روایت از امام رضا(ع) در زمینه باور مهدوى و فرهنگ انتظار نقل شده که هر یک از آنها ما را با بعدى از ابعاد بیکران شخصیت امام مهدى(ع) و قیام رهایى بخش و عدالت گستر آن حضرت آگاه مى سازد.
1. خالى نبودن زمین از حجتهاى الهى امام رضا(ع) در مواضع متعددى با تأکید بر اینکه زمین هیچگاه از حجت الهى و امام به حق خالى نمى ماند به طور غیر مستقیم موضوع امامت را تثبیت مى کردند. از جمله آن حضرت در پاسخ »سلیمان الجعفرى« یا »سلیمان بن جعفر الحمیرى« که مى پرسد: تخلو الأرض من حجةاللَّه؟ آیا زمین از حجت خدا خالى مى ماند؟ مى فرماید: لوخلت الأرض طرفة عین من حجة لساخت بأهلها.5 اگر زمین [به اندازه] یک چشم برهم زدن از حجت خالى بماند، ساکنانش را در خود مى برد. مضمون این روایت از سوى تعدادى دیگر از راویان با تغییرات جزیى در عبارت، نقل شده است.6 براساس این روایت تا آستانه قیامت زمین از امامى که حجت خداست خالى نخواهد ماند، هر چند که در مقاطعى از تاریخ این حجت الهى بنابر ضرورتهایى در غیبت به سر برد.
2. نام و نسب امام مهدى(ع) با توجه به لزوم شناخت امام دوازدهم و لزوم جلوگیرى از حیرت و سرگردانى شیعه در شناسایى منجى موعود، امام رضا(ع) در احادیث متعددى، گاه به نقل از پدران و اجداد طاهرینش تا رسول گرامى اسلام(ص) و گاه بدون نقل از ایشان به معرفى سلسله نسب آن امام مى پرداختند. از جمله در یکى از روایتهایى که امام رضا(ع) به واسطه پدران بزرگوار خود از رسول گرام اسلام(ص) نقل مى کنند، چنین آمده است: أنا سیّد من خلق اللَّه، عزّوجلّ، وأنا خیر من جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و حملة العرش و جمیع ملائکة اللَّه المقربین و أنبیاءاللَّه المرسلین، و أنا صاحب الشفاعة والحوض الشریف و أنا و علىّ أبوا هذه الأمّة من عرفنا فقد عرف اللَّه عزّوجلّ و من أنکرنا فقد أنکر اللَّه، عزّوجلّ، و من علىّ سبطا أمّتى و سیداشباب أهل الجنّة، الحسن والحسین و من ولد الحسین تسعة أئمّة، طاعتهم طاعتى و معصیتهم معصیتى، تاسعهم قائمهم و مهدیّهم.7 من سرور آفریده هاى خداى عزّوجلّ هستم؛ من از جبرئیل، میکائیل، اسرافیل، حاملان عرش، همه فرشتگان مقرب خدا، و پیامبران مرسل خدا برترم؛ من صاحب شفاعت و حوض شریف [ کوثر ] هستم. من و على دو پدر این امتیم؛ هر کس که ما را شناخت خداى عزّوجلّ را شناخته است و هر که ما را انکار کند، خداى عزّوجلّ را منکر شده است. دو سبط این امت و دو سید جوانان اهل بهشت، حسن و حسین، از [ فرزندان ] على اند و از نسل حسین نه امامند که پیروى از آنان پیروى از من و نافرمانى از آنها نافرمانى از من است. نهمین نفر از این امامان، قائم (برپا دارنده) و مهدى آنان است. آن حضرت در روایت دیگرى مى فرماید: الخلف الصالح من ولد أبى محمد الحسن بن على و هو صاحب الزمان و هوالمهدى.8 آن جانشین صالح از فرزان ابومحمد حسن بن على است و او صاحب الزمان و مهدى است. در روایت دیگرى امام رضا(ع) پس از آنکه »دعبل« در پیشگاه آن حضرت قصیده معروف خود را در وصف اهل بیت مى خواند و در آن از قیام آخرین امام یاد مى کند، مى فرماید: یا دعبل الإمام بعدى محمد ابنى و بعد محمد ابنه علىّ و بعد على ابنه الحسن و بعدالحسن ابنه الحجة القائم المنتظر فى غیبته، المطاع فى ظهوره لولم یبق من الدنیا إلاّ یوم واحد لطوّل اللَّه عزّوجلّ ذلک الیوم حتّى یخرج فیملاء الأرض عدلاً کما ملئت جوراً.9 اى دعبل! امام پس از من فرزندم محمد و پس از محمد فرزندش على و پس از على فرزندش حسن و پس از حسن فرزندش حجت قائم است. همو که در غیبتش انتظار کشیده مى شود و در ظهورش اطاعت مى گردد. اگر از [ عمر ] دنیا یک روز بیشتر باقى نمانده باشد خداوند عزّوجلّ آن روز را آن قدر طولانى مى کند تا او قیام کند و زمین را از عدل و داد پر کند همچنانکه از جور و ستم پر شده بود. در این زمینه احادیث دیگرى نیز از آن حضرت نقل شده که در این مجال فرصت پرداختن به همه آنها نیست.10
3. صفات و ویژگیهاى امام مهدى(ع) امام هشتم شیعیان(ع) در موارد متعددى به توصیف ویژگیهاى ظاهرى و جسمى امام مهدى(ع) پرداخته اند تا باب هرگونه شبهه و اشتباه را بر مردم ببندند. از جمله آن حضرت در پاسخ »ریان بن صلت« که مى پرسد: أنت صاحب هذا الأمر؟ آیا صاحب این امر [ حکومت اهل بیت(ع) ] شمایید؟ مى فرماید: أنا صاحب هذا الأمر ولکنّى لست بالذى أملؤها عدلاً کما ملئت جوراً، و کیف أکون ذلک على ماترى من ضعف بدنى و إنّ القائم هوالذى إذا خرج کان من سنّ الشیوخ و منظر الشبّان، قویّاً فى بدنه حتّى لومدّ یده إلى أعظم شجرة على وجه الأرض لقلعها ولو صاح بین الجبال لتدکدکت صخورها یکون معه عصا موسى و خاتم سلیمان علیهماالسلام، ذاک الرابع من ولدى یغیّبه اللَّه فى ستره ما شاء، ثم یظهره فیملوء [به] الأرض قسطاً و عدلاً. کما ملئت جوراً و ظلماً.11 من صاحب این امر هستم، اما آنکه زمین را پر از عدل مى کند همچنانکه پر از جور شده بود، من نیستم. و چگونه من با این ناتوانى جسمى که مى بینى مى توانم او باشم. به درستى که قائم کسى است که به هنگام قیامش در سن پیرمردان و با چهره جوانان ظاهر مى شود. او از چنان قوت بدنى برخوردار است که اگر دستش را به سمت بزرگ ترین درختى که بر روى وجود دارد دراز کند آن را از ریشه برمى کند و اگر در بین کوهها فریاد کشد، صخره ها متلاشى مى شوند. عصاى موسى و خاتم سلیمان، که بر آنها درود باد، با اوست و او چهارمین فرزند من است. خداوند او را تا زمانى که بخواهد در پوشش خود غایب مى سازد، سپس او را آشکار مى سازد تا زمین را به وسیله او از قسط و عدل آکنده سازد آنچنانکه [ پیش از آن ] از جور و ستم پر شده بود. همچنین آن حضرت در پاسخ »ابى صلت هروى« که مى پرسد: ما علامات القائم منکم إذا خرج؟ نشانه هاى قائم شما به هنگام ظهور چیست؟ مى فرماید: علامته أن یکون شیخ السنّ، شاب المنظر، حتّى أنّ الناظر إلیه لیحسبه ابن أربعین سنة أو دونها و إنّ من علاماته أن لایهرم بمرور الأیّام واللیالى، حتّى یأیته أجله.12 نشانه او این است که سن پیران و چهره جوانان دارد، تا آنجا که وقتى کسى او را مشاهده مى کند گمان مى برد که چهل سال یا کمتر سن دارد. به درستى که از نشانه هاى او این است که گذر شب و روز او را پیر و سالخورده نمى سازد تا زمانى که اجل او فرا رسد. آن حضرت در روایت دیگرى به توصیف جمال نورانى امام دوازدهم پرداخته، مى فرماید: بأبى و أمّى سمىّ جدّى، صلى اللَّه علیه و آله، و شبیهى و شبیه موسى بن عمران، علیه السلام، علیه جیوب النور یتوقّد من شعاع ضیاء القدس.13 پدر و مادرم به فداى او که همنام جدّم، شبیه من و شبیه موسى بن عمران است. بر او نوارهاى نورانى است که از پرتو نور قدس روشنایى مى گیرد.
4. غیبت و نهان زیستى امام مهدى(ع) امام رضا(ع) نیز چون دیگر اجداد طاهرینش موضوع غیبت آخرین حجت حق را پیش بینى و شیعیان را براى برخورد با این پدیده آماده نموده است. در یکى از روایاتى که »حسن بن على بن فضال« از آن حضرت نقل کرده، در این زمینه چنین مى خوانیم: کأنّى بالشیعة عند فقدهم الثالث من ولدى کالنعم یطلبون المرعى فلا یجدونه. قلت له: ولم ذاک یا ابن رسول اللَّه؟ قال: لأنّ إمامهم یغیب عنهم، فقلت: ولم؟ قال: لئلاّ یکون لأحد فى عنقه بیعة إذا قام بالسیف.14 گویا شیعیان را مى بینم که به هنگام فقدان سومین فرزند من،15 مانند گوسفندانى که به دنبال چوپان خود مى گردند سرگردانند و او را نمى یابند. گفتم: چرا این گونه است، اى پسر رسول خدا؟ فرمود: زیرا امامشان از آنها غایب شده است. پرسیدم: چرا؟ فرمود: براى اینکه به هنگام قیامش با شمشیر، بیعت هیچکس بر گردنش نباشد. آن حضرت در روایت دیگرى به نقل از رسول گرامى اسلام(ص) مى فرمایند: بأبى ابن خیرة الإماء ابن النوبیّة الطیّبة الفم، المنتجبة الرحم... و هوالطرید الشرید الموتور بأبیه و جدّه، صاحب الغیبة یقال مات أوهلک، أىّ واد سلک؟16 پدرم به فداى فرزند بهترین کنیزان، فرزند آن [ کنیز ] اهل نوبه17 که دهانى خوشبو و رحمى نیک نژاد دارد. او رانده شده (دور افتاده)، بى خانمان و کسى است که انتقام خون پدر و جدش گرفته نشده و صاحب غیبت است. گفته مى شود: او مرده یا هلاک شده است، در چه سرزمینى سیر مى کند؟ همچنین امام هشتم شیعیان(ع) در زمینه غیبت آخرین امام، به نقل از پدران بزرگوار خود از رسول اکرم(ص) چنین روایت مى کند: والذى بعثنى بالحقّ بشیراً لیغیبنّ القائم من ولدى بعهد معهود إلیه منّى حتّى یقول أکثر الناس: ما للَّه فى آل محمد حاجة، و یشکّ آخرون فى ولادته. فمن أدرک زمانه فلیتمسّک بدینه ولا یجعل للشیطان إلیه سبیلاً بشکّه فیزیله عن ملّتى و یخرجه عن دینى، فقد أخرج أبویکم من الجنّة من قبل، و إنّ اللَّه عزّوجلّ جعل الشیاطین أولیاء الذین لایؤمنون.18 سوگند به آنکه مرا به حق به عنوان بشارت دهنده برگزید، [ امام ] قائم از فرزندان من، براساس پیمانى که ازجانب من برعهده اوست، از دیده ها پنهان مى شود تا آنجا که بیش تر مردم مى گویند: خدا نیازى به خاندان محمد ندارد. و گروهى دیگر در ولادت او شک مى کنند. پس هر کس زمان او را دریابد بایستى به دین او درآویزد و به واسطه شک خود براى شیطان راهى به سوى خود باز نسازد، تا شیطان او را از آئین من زائل و از دین من بیرون نکند. همچنانکه پیش از این پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد. به درستى که خداوند عزّوجلّ شیطان را سرپرست (ولىّ) کسانى که ایمان ندارند، قرار داده است.
5. فضیلت انتظار و چشم به راه بودن امام مهدى(ع) موضوع دیگرى که در زمینه باور مهدوى در کلام امام رضا(ع) یافت مى شود، موضوع »انتظار فرج« یا چشم به راه گشایش بودن است. آن حضرت در روایات متعددى به موضوع فضیلت انتظار فرج اشاره کرده اند. از جمله در روایتى خطاب به »حسن بن جهم« که از ایشان در مورد »فرج« مى پرسد، مى فرماید: أولست تعلم أنّ انتظار الفرج من الفرج؟ قلت: لا أدرى إلاّ أن تعلّمنى. فقال: نعم إنتظار الفرج من الفرج.19 آیا مى دانى که انتظار فرج [ جزیى ] از فرج است؟ گفتم: نمى دانم مگر اینکه شما به من بیاموزید. فرمود: آرى انتظار فرج، جزیى از فرج است. در روایت دیگرى نیز مى فرماید: ما أحسن الصبر و انتظار الفرج أما سمعت قول العبد الصالح: »و ارتقبوا إنّى معکم رقیب«20 »وانتظروا إنّى معکم من المنتظرین«21 فعلیکم بالصبر إنّما یجى ء الفرج على الیأس و قدکان الذین من قبلکم أصبر منکم...22. چه نیکوست صبر و انتظار فرج، آیا سخن بنده صالح خدا [ شعیب ] را نشنیدى که فرمود: »و انتظار برید که من [ هم ] با شما منتظرم« و »پس منتظر باشید که من [هم] با شما از منتظرانم«، بر شما باد به صبر و بردبارى؛ چرا گشایش بعد از ناامیدى فرا مى رسد و به تحقیق کسانى که پیش از شما بودند از شما بردبارتر بودند. و بالاخره در روایت بسیار زیبایى فضیلت انتظار را این گونه بیان مى کنند: ... أما یرضى أحدکم أن یکون فى بیته ینفق على عیاله ینتظر أمرنا فإن أدرکه کان کمن شهد مع رسول اللَّه، صلى اللَّه علیه و آله، بدراً، و إن لم یدرکه کان کمن کان مع قائمنا فى فسطاطه...23. ... آیا هیچیک از شما خوش ندارد که در خانه خود بماند، نفقه خانواده اش را بپردازد و چشم به راه امر ما باشد؟ پس اگر در چنین حالى از دنیا برود مانند کسى است که به همراه رسول خدا(ص) در [نبرد] بدر به شهادت رسیده است. و اگر هم مرگ به سراغ او نیاید مانند کسى است که به همراه قائم ما و در خیمه او باشد.
6. ظهور امام مهدى(ع) موضوع دیگرى که در روایات رضوى به آن پرداخته شده، موضوع ظهور امام مهدى و آثار و پیامدهاى آن است. از جمله در روایتى که »حسین بن خالد« آن را نقل مى کند آن حضرت در پاسخ این پرسش که: یا ابن رسول اللَّه و من القائم منکم أهل البیت؟ اى فرزند رسول خدا! قائم شما اهل بیت کیست؟ مى فرماید: قال الرابع من ولدى ابن سیّدة الإماء، یطهّر اللَّه به الأرض من کلّ جور و یقدّسها من کلّ ظلم، [و هو] الذى یشکّ الناس فى ولادته و هو صاحب الغیبة قبل خروجه. فإذا خرج أشرقت الأرض بنوره [بنور ربّها] و وضع میزان العدل بین الناس فلایظلم أحد أحداً، و هوالذى تطوى له الأرض ولایکون له ظلّ و هوالذى ینادى مناد من السماء یسمعه جمیع أهل الأرض بالدّعاء إلیه یقول: ألا إنّ حجةاللَّه قد ظهر عند بیت اللَّه فاتّبعوا فإنّ الحقّ معه و فیه و هو قول اللَّه عزّوجلّ: »إن نشأ ننزّل علیهم من السماء آیة فظلّت أعناقهم لها خاضعین«25.24 چهارمین از فرزندان من، فرزند سرور کنیزان، کسى است که خداوند به واسطه وى زمین را از هر ستمى پاک و از هر ظلمى پیراسته مى سازد و او کسى است که مردم در ولادتش شک مى کنند و او کسى است که پیش از خروجش غیبت مى کند و آنگاه که خروج کند زمین به نورش [نور پروردگارش] روشن گردد و در میان مردم میزان عدالت را برقرار کند و هیچکس به دیگرى ستم نکند واو کسى است که زمین براى او درهم پیچیده مى شود و سایه اى براى او نباشد و او کسى است که از آسمان ندا کننده اى او را به نام ندا کند و به وى دعوت نماید به گونه اى که همه اهل زمین آن ندا را بشنوند، مى گوید: »آگاه باشید که حجت خدا در کنار خانه خدا ظهور کرده است پس او را پیروى کنید که حق با او و در اوست« و این همان سخن خداى تعالى است که فرمود: »اگر بخواهیم از آسمان برایشان آیتى نازل مى کنیم که در برابر آن به خضوع سر فرود آورند«.
7. دعا به امام مهدى(ع) میان امام رضا(ع) و امام مهدى(ع) آنچنان پیوند قلبى وجود داشته که آن حضرت از سالها پیش از تولد نسل چهارم خود با بیانهاى متعدد و متفاوت او را دعا کرده و نصرت و یاریش را از خداوند طلب کرده است. در یکى از این دعاها چنین مى خوانیم: أللّهمّ أصلح عبدک و خلیفتک بما أصلحت به أنبیائک و رسلک و حفّه بملائکتک و أیّده بروح القدس من عندک و اسلکه من بین یدیه و من خلفه رصداً یحفظونه من کلّ سوء و أبدله من بعد خوفه أمناً یعبدک لایشرک بک شیئاً ولاتجعل لأحد من خلقک على ولیّک سلطاناً وائذن له فى جهاد عدوّک و عدوّه واجعلنى من أنصاره إنّک على کلّ شى ء قدیر.26 خداوندا! [امور] بنده و جانشین ات را اصلاح کن، آنچنانکه [امور] پیامبران و رسولات را اصلاح کردى؛ او را با فرشتگانت دربر گیر و با روح القدس از جانب خودت یارى کن؛ در پشت سر و پیش روى نگهبانانى قرار ده که او را از بدى درامان دارند؛ بیم و نگرانى او را تبدیل به امنیت و آرامش کن تا تنها تو را بپرستد و کسى را براى تو شریک نگیرد؛ هیچیک از آفریدگانت را بر ولىّ ات مسلط مساز؛ اجازه جهاد با دشمان تو و دشمنان خودش را به او عطا کن و مرا از یاران او قرار ده؛ چرا که تو بر همه چیز توانایى.
پى نوشتها: 1 . ر.ک: مؤسسة المعارف الإسلامیة، معجم أحادیث الإمام المهدى علیه السلام، ج1 و 2. در این کتاب 560 حدیث که از طریق شیعه و اهل سنت از پیامبر گرامى اسلام(ص) نقل شده جمع آورى شده است که البته این رقم بدون احتساب احادیث مشابه است. 2 . ر.ک: همان، ج 3و4. مجموعه روایاتى که در این کتاب از امام باقر و امام صادق(ع) نقل شده، بدون در نظر گرفتن احادیث مشابه، افزون بر 450 روایت است. 3 . ر.ک: عزیزاللَّه العطاردى الخبوشانى، مسند الإمام الرضا(ع)، ج1، ص216-228. 4 . ر.ک: معجم أحادیث الإمام المهدى، علیه السلام، ج4، ص153-179. 5 . ابو جعفر محمد بن الحسن بن فروّخ الصفّار القمى، بصائر الدرجات، ص489، ح8. 6 . ر.ک: همان، ص 488-489، ح4، 6 و 7؛ محمدبن یعقوب الکلینى، الکافى، ج1، ص179، ح11؛ محمدبن على بن الحسین بن بابویه (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا، ج1، ص272، ح1. 7 . محمد بن على بن الحسین بن بابویه (شیخ صدوق)، کمال الدین و تمام النعمة، ج1، ص261؛ عزیز اللَّه العطاردى، همان، ص221، ح385. 8 . محمدباقر المجلسى، بحارالانوار، ج51 ص43، ح31. 9 . ر.ک: عزیزاللَّه العطاردى، همان، ص220، ح384، ص221، ح386. 10. محمد بن على بن الحسین بن بابویه (شیخ صدوق)، همان، ج2، ص372. 11. همان، ص376، ح7. 12. همان، ص652، ح12. 13. همان، ص370. 14. همان، ص480، ح4. 15. ظاهراً در اینجا از سوى راوى یا کسانى که از او نقل کرده اند اشتباهى رخ داده است؛ چرا که امام مهدى(ع) چهارمین فرزند امام رضا(ع) محسوب مى شود نه سومین فرزند. 16. محمد بن یعقوب الکلینى، همان، ج1، ص322-323، ح14؛ محمدباقر المجلسى، همان، ج50، 21، ح7. 17. »نوبه« ولایتى از بلاد سودان از اقلیم اول، به جنوبى مصر بر کنار رود نیل... هم اکنون نیمى از سرزمین نوبه جزو مملکت مصر و نیم دیگر جزو سودان است (على اکبر دهخدا، لغتنامه، ج14، ص20157-20158). مراد از کنیز اهل نوبه (نوبیّه) مادر امام جواد(ع) است. 18. محمدبن على بن الحسین (شیخ صدوق)، همان، ج1، ص51. 19. ابو جعفر محمدبن الحسن (شیخ طوسى)، کتاب الغیبة، ص276؛ محمدباقر المجلسى، همان، ج52، ص130، ح29. 20. سوره هود(11)، آیه 93. 21. سوره اعراف(7)، آیه 71. 22. عبداللَّه بن جعفر الحمیرى، قرب الاسناد، ص224، به نقل از: عزیزاللَّه العطاردى، همان، ص217، ح373. 23. محمدبن یعقوب الکلینى، همان، ج4، ص260، ح34. 24. سوره شعرا(26)، آیه 4. 25. محمدبن على بن الحسین (شیخ صدوق)، همان، ج2، ص372، ح5. 26. ابوجعفر محمدبن الحسن (شیخ طوسى)، مصباح المتهجّد، ص326. به نقل از: معجم أحادیث الإمام المهدى(ع)، ح4، ص171.
|
یکشنبه 86 مرداد 28 |
نظر
|
طبقه بندی: آشتی با امام زمان
|
|
|